خدای خوب من سلام
سـلام خـدای بهتریـن
تو بهترین و خوب من
رفیق من ، تنهاترین

همیشه یار من توئی
تو سـختترین دقـایقم
تو لحظه های واپسین
همون زمان که عاشقم

یـادم مـیاد زمـانی کـه
دری به روم باز نمی شد
هیچکی نبود کمک کنه
نمی دونم باز چی می شد؟!

به این در اون در می زدم
که کار من درست بشه
پشـت منم کـسی نبـود
می گفتم این چه رسمشه؟!

فقط تو بودی اون زمان
تنهـاترین رفیـق مـن
رفیق که من چه عرض کنم
تو بهـترین غـریق مـن

منو ببخش که غافلم
بزرگی تو رو ، خدا
زمانی من به خود میام
که گشته ام زتو جدا

خدا تو رو شکر می کنم
واسه تمام خوبیات
برای اینکه تو منو
تو سختیا یادت میاد

می دونی من تو رو دارم
امیـد مـن فقـط تـوئی
من که کسی رو ندارم
تو دوست کهنه و نوئی

بازم سلامت می کنم
می گم که دستمو بگیر
تو رو خدا ببخش منو
گناهامو به دل نگیر

خدای خوب من سلام
سـلام خـدای بهتریـن
تو بهترین و خوب من
رفیق من ، تنهاترین...

... بامداد ...

تقدیم به دوستای خوبم در شبکه ی نمیدونم...
{-35-}{-35-}{-35-}
10 امتیاز + / 0 امتیاز - 1393/05/19 - 22:32 در شعر و داستان
دیدگاه
anoshka

{-107-}

1393/05/19 - 22:37
bamdad

{-35-}

1393/05/19 - 22:44
Reza

ممنون بامداد عزیز .

1393/05/20 - 13:09
bamdad

خواهش رفیق
{-35-}

1393/05/20 - 17:23
hamed-alon

{-180-}

1393/05/20 - 18:11
bamdad

{-107-}

1393/05/20 - 18:35